وحشت بورژوازى از لنين!
پدرام نواندیش
بخش فارسی خبرگزاری یورو نیوز، خبر و ویدئویی را منتشر کرد که در آن نشان لنین از روی دیواری در لیتوانی پائین کشیده میشود. در متن خبر گفته شده که در لیتوانی نمایش و استفاده از پرچم و نشانهای سرخ ممنوع بوده و در صورت مشاهده 200 یورو جریمه به دنبال خواهد داشت .
این مدیای بورژوازی اروپایی یادش نمی رود که به هنگام پائین کشیدن نشان لنین، در صحنه حضور یافته و با وسواس خاص ژورنالیستهای بورژوا، این صحنه را پس از بیست سال از فروپاشی همپالگی های دولتی شان برای ثبت دوباره در تاریخ به تصویر بکشد. این نمایش مضحک از سوی مدیاهایی از این قماش، چندی است که در هماهنگی کامل آغاز شده است. تلویزیون بی بی سی که از مدتها قبل و به دنبال چرخش تدريجى مطالبات توده های مردم گرسنه و محروم جامعه ایران به چپ دست به تبلیغات ضد کمونیستی دامنه داری زده است. همگی یک هدف عمده را دنبال می کنند و آن ضدیت با دشمن اصلی بورژوازی یعنی کمونیسم کارگری است. گویی اینان بایستی هر چند وقت یک بار٬ این واقعه را به تصویر کشیده و قلم به مزدانی را برای این کار اجیر کنند تا همزمان با سرکوب معترضان در خیابانهای شهرهای مختلف جهان، وضع قانون های ضد کمونیستی در دمکراسی هایشان را جار بزنند.
هجوم سازمان یافته بورژوازی به مارکسیسم و کمونيسم و انقلابیگرى ، در شرایطی شدت و حدت پیدا کرده است که بورژوازی در تنگنای بحران لاعلاج خود دست و پا میزند. راه حل های تاکنونی اش برای برون رفت از این بحران تعمیق یابنده، مساوی تعرض به زندگی میلیونها انسان در این جوامع بوده است. جابجا کردن کابینه های سیاسی اش نیز عملا با بى اعتبارى بيشتر مواجه شده است. هیچ یک از کابینه های جایگزین نیز به جز گزینه های کاهش سطح دستمزده و قطع هزینه های اجتماعی، راه حل ديگرى نتوانسته ارائه کند. در پیش گرفتن راه حل های غیر انسانی از سوی دولتهای بورژوازی، اعتراض های وسیع اجتماعی در مناطق مختلفی از جهان را به دنبال داشته است. توده های عظیم کارگر و کارکن، زن و مرد را به میدان اعتراض کشانده است. پاسخ بورژوازی به اعتراضات و مطالبات به حق کارگران و توده های مردم، سرکوبهای وحشیانه و پليسى تر کردن جوامع بوده است .
آنچه که این رسانه ها به صورت هدفمند در این شرایط دنبال می کنند، سنگربندى ایدئولوژیک در مقابل راديکاليسم و ضديت با سرمايه دارى است که بناچار پاى کمونيسم و مارکس و لنين و منصور حکمت را وسط ميکشد. بورژوازی خصلت سلبی کمونيسم را بخوبی میشناسد. کمونيسم جنبش و پراتیک انقلابی طبقه کارگر بر علیه نظام مبتنی بر مالکیت خصوصی و کارمزدی است. تبليغات ضد کمونيستى تلاش دارد اتفاقا جلوى طبقه کارگر معترض حاضر در خیابانهاى سراسر جهان را بگيرد تا اعتراضش بيان کمونيستى پيدا نکند. در اين راستا هر روز فيلى هوا ميکنند و امروز با پائین کشیدن نشان لنین در یکی از جمهوری های بلوک ورشکسته سرمایه داری دولتی٬ ميخواهند صورتشان را با سيلى سرخ نگهدارند.
واقعيت اينست که اين ژورناليسم همانقدر آبرو دارد که بانکداران و سرمايه داران نامحترم. براى همين اين نمايش فاشيستهاى ليتوانى اهميتى ندارد و به مدد اين رسانه ها به "خبر" تبديل ميشود. اما اگر بحث بر سر جنايت و فقر و ظلم و اختناق است٬ واقعا سران دنياى سرمايه دارى اعم از بوش و اوباما، قذافی و بشار اسد، مرکل و سارکوزی، ماریو مونتی و پاپاندرس، خامنه ای و بن علی و کرزای و نوری مالکی و ديگران بيشتر جنايت کردند و يا همان حکومت سرمايه دارى در شوروى؟ آيا هنوز بايد لنين پاسخ اين همه جنايت روزمره بورژوازى در چهارگوشه جهان را بدهد؟ وقاحت هم حدى دارد!
اگر بورژوازی با این اقدامات ميخواهد به طبقه کارگر و توده های کارکن و به جان آمده در سرتاسر جهان اعلام کند که ببینید پديده لنین تمام شده و امروز هم پائين کشيده ميشود٬ هوس راديکال شدن به سرتان نزند و همين وضع را قبول کنيد٬ کور خوانده است. این ورشکستگی سیاسی و ایدئولوژیک و اقتصادى بورژوازی است که به خیمه شب بازی ضد کمونيستى وادارش کرده است. مراسم پائین کشیدن نشان يک انسان بزرگ و رهبر اولین انقلاب سوسیالیستی طبقه کارگر٬ آنهم در کشوری که هم اکنون زير دست و پاى مافيا در فقری مطلق دست و پا می زند، بيانگر اوج استیصال و ظرفيتهاى کثيف و ارتجاعى رسانه هاى نوکر بورژوازى است.
اما اين خيمه شب بازيها وقتى معنى سياسى خود را پيدا ميکنند که چشم ديدن اعتراض راديکال کارگرى٬ آوردن عکس مارکس و لنين به تظاهراتها٬ برافراشتن پرچمهاى سرخ٬ عروج جنبشهاى ضد سرمايه دارى٬ و "سوسياليسم پاسخ است" وجود داشته باشد. جنبش ضد کاپیتالیستی طبقه کارگر، به درست بورژوازی و دولتهای آنان را به چالش کشیده است. این جنبش برای خلاصی از بورژوازی، برای به زیر کشیدن آن یک درصد صاحب همه چیز، برای رهایی از نابرابری، برای آزادی و برابری و رفاه اجتماعی، یک آلترناتیو بیشتر نمی تواند پیش رو داشته باشد: سوسیالیسم آن آلترناتیو انسانی و یگانه راه خوشبختی و سعادت جوامع انسانی است. زنده باد سوسیالیسم!
14 فوریه 2012